"نعمت عظمای اسقلال"
بود قومیکه از جان عاشق و شیدای استقلال
بگیرد تنگ دربر
شاهد اعضای استقلال
حفاظت میکند
هر فرد آن با جان شیرینش
هر آن ملت
که پی برده است با معنای استقلال
اگر
بخشند بحرم جمله نعمت های دنیا را
نمیگیرد یکی
هم راست گویم جای استقلال
تمام
عمر آنها در
اسارت تیر خواهد شد
نباشد مردم
ملکی اگر جویای استقلال
زبس خون جوانان ریخت درراه حصول آن
پرازگلهای
رنگین گشته است صحرای استقلال
نمیدانم
بود تا کی بشر در
فکر استعمار؟
درین دنیا که باشد بیگمان دنیای
استقلال
هوا
خواهان آزادی الهی
شادمان بادا!
به خاک
و خون بغلتد
پیکر اعدای استقلال
به
یمن همت غازی امان الله شد حاصل
«حمیما» بهر ما این نعمت عظمای اسقلال
کابل
– افغانستان
28/05/1346
خورشیدی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر