گل احمد «حکیمی»
3 / جنوری / 2012 میلادی، هالند.
زبان های «دری» و «پشتو» در متون کهن ادبیات سرزمین کهن ما
– آریایی ها، به مثابه دو
"کان" سرشار از زیبایی های طبیعی تلفظی، زبانی و ادبی می باشند که از
سالیان متمادی به اینسو چون: « شیر » و « شکر » ، با هم جوشیده
اند و پس از تکامل شان به بالنده گی و ثمر رسیده اند.
ایندو زبان ملی در سرزمین واحد مان – افغانستان، به
دلیلی هم از یک شاخه ای زبانی سرچشمه گرفته اند و الفبای آن هم همان چهار حرف
"حق" معارف باستان (چ، پ ، گ، ژ ) و یا (چپگژ) می باشد. به گونه ای
مثال: زمانی که میگوئیم ( ژبه = زبان ) به وضاحت دیده می شود که این کلمه با یکی از آن چهار حرف متذکره یعنی حرف (ژ) آغاز می شود. و این خود دال بر آنست که هردو زبان سرچشمه ای واحد دارند.
در پایین به پارچه شعر "شیر" و "شکر"، از ساخته های مولودالدین «حمیم» شاعر "شیوا بیان" زبان دری – فارسی «پارسی» که با استفاده از ایندو زبان سروده شده است توجه کنید:
"شیر و شکر !"
بی
له تانه شایسته نور هسی جانان نلرم
جز
وصال تو به دل، دگر درمان نلرم
ما
هغه ساعت چه ولید، روی چون ماه ترا
نظر
هیحثکله بیا سوی خوبان نلرم
راکر
دسرو شوندو نه یو شیرینه بوسه
حَکه
زه بی له دی نه دارو درمان نلرم
زه
چه له تانه جلا گشته ام، کار دگر
شپه
او ورحَ، به جز از شور و فغان نلرم
گرچه
راغی نوبهار هم یی تازه شو گلان
ته
چه رانغلی، کاری با بهاران نلرم
که
ته رقیبو سره لاس په لاس گرحَی مدام
زه
هم پروا د تا نه یاره، چندان نلرم
هیر
دی شو هغه ساعت، که میگفتی تو به من
«حمیمه!»
تا غوندی دوست زه بل انسان نلرم
کابل
– افغانستان
8
/ 4 / 1348 خورشیدی
ډیرښه همت نیازی عضوعلمی وزارت معارف
پاسخحذفهیڅوک دخپلی ژبی توهین نه کوي اوخپلی ژبه ته درانه کتل خپل ځان ته درانه کتل دی نو لیک اولوست په خپله ژبه کوئ. شیرعلی همت نیازی عضونصاب تعلیمی.
پاسخحذف